حاشیه نشینی به همه مناطق تهران چنگ انداخته است
به گزارش آسمان فارس، حاشیه نشینی به عنوان یکی از معضلات شهری پایتخت، همیشه از دغدغه های اصلی کارشناسان امور شهری، جامعه شناسان و فعالان اجتماعی بوده و به کار گیری راهکارهای ارائه شده از سوی این افراد می تواند در کاهش حاشیه نشینی و تبعات موثر باشد.
خبرنگاران/ پریسا نوری: دکتر حسین ایمانی جاجرمی، دانشیار گروه مطالعات توسعه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران و عضو اصلی هیئت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران، فقر را علت اصلی حاشیه نشینی در پایتخت می داند و معتقد است تقریبا حاشیه نشینی به همه مناطق 22 گانه تهران جنگ انداخته است. با او درباره دلایل اصلی و راهکارهای حذف حاشیه نشینی در پایتخت صحبت کردیم که در ادامه می آید.
از منظر عام حاشیه نشینی یعنی سکونت در حاشیه شهرها، این تعریف چقدر درست است؟
حاشینه نشینی لزوما سکونت در حاشیه شهرها نیست بلکه هر نوع اسکان غیررسمی که خارج از چارچوب های برنامه ریزی شده انجام گردد حاشیه نشینی است. مثلا وقتی قرار است خانه بسازیم باید از شهرداری و شرکت های آب و برق و ... مجوز بگیریم اگر به هردلیل این سازوکارهای رسمی را انجام ندهیم و با دور زدن قوانین خانه بسازیم حاشیه نشین شده ایم. از این رو طبق تحقیقات موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران ما تقریبا در همه مناطق 22 گانه تهران حاشیه نشینی داریم. مثلا محله خاک سفید در منطقه 4 یا حتی حسن آباد زرگنده در منطقه یک.
با این تعریف آیا حاشیه نشینی در سال های اخیر و با افزایش جمیعت شهرها به وجود آمده است؟
خیر طبق گزارش های مرکز تحقیقات دانشگاه تهران ما در دهه 50 هم دقیقا در مرکز تهران و حوالی امجدیه حاشیه نشین داشتیه ایم که البته در سال های اخیر این فرایند افزایش داشته است.
با توجه به اینکه حاشیه نشینی در همه مناطق تهران مشهود است، نقش مدیران شهری در پیشگیری از بروز این پدیده چیست؟
علت اصلی حاشیه نشینی فقر است. از این رو برای پیشگیری از حاشیه نشینی در شهرها باید فقرا را در برنامه ریزی ها به حساب آورد. اما در حال حاضر ما در طرح جامع و تفصیلی فقرا را لحاظ نمی کنیم، وقتی ضوابط قطعه بندی و ساختمان سازی بر مبنای 250 مترمربع است و پروانه را برای ساختمان های لوکس بزرگ متراژ صادر می کنیم یعنی تهیدستان را نادیده می گیریم و آنها هم به ناچار از نظارت ها فرار می نمایند و قوانین را دور می زنند. در حالی که جامعه سالم جامعه ای است که سیاست گذاری هایش به گونه ای باشد که همه گروه ها در آن دیده شوند و فقرا طرد نشوند. در غیر این صورت جامعه به سمت دوقطبی شدن و افزایش نفرت پیش می رود و این بسیار خطرناک است.
پس شهرداری ها به عنوان نهادی مکمل می توانند مانع از بروزحاشیه نشینی شوند؟
در واقع مهم ترین نهادی که می تواند توازن در جامعه به وجود بیاورد نهادها و حکومت های محلی است. مثل شهرداری ها و دهداری ها، چون آنها از منابع شهر اطلاع دقیقی دارند. البته این نهادها در حال حاضر از اختیارات لازم برخوردار نیستند. البته با اختیارات فعلی هم شهرداری ها می توانند اقدامات پیشگیرانه برای ممانعت از جزیره ای و دوقطبی شدن شهر داشته باشند اما کمتر به این موضوع توجه دارند. مثلا وقتی دارد پروانه ساختمانی صادر می نماید حتما سهم گروه های فقیر و متوسط را ببیند. برج ها فقط برای پولدارها نباشد و شرط ارائه مجوز ساخت به برج های بزرگ را در صورتی صادر کند که مثلا از یک ساختمان 200 واحدی، 20 واحدش در اختیار شهرداری باشد تا به صورت مسکن اجتماعی به قیمت پایین تر به گروه های احتیاجمند ارائه بدهد.
این موضوع درآمد شهرداری ها را کم می نماید و ممکن است مورد استقبال مدیران قرار نگیرد، مگر اینکه دستاوردهای اجتماعی چشمگیری به همراه داشته باشد.
قطعا همین طور است. این بحث که شهرداری دنبال فضاهایی برای تعامل بین گروه های مختلف اجتماعی باشد که وضع زندگی تهیدستان را بهتر کند، باعث بالانس مالی و پیوستگی اجتماعی می گردد. مثلا سیاست تبدیل کشتارگاه تهران به فرهنگسرای بهمن کار بسیار ارزشمندی بود که موجب شد محله ای که اعتباری نداشت و از امکاناتی برخوردار نبود متحول گردد. برعکس سیاست های جاه طلبانه ای مانند دو طبقه کردن اتوبان صدر و ساخت انواع پل ها که هزینه زیادی می برد، در راستای حمایت از طبقه مرفه و متوسط است و شهر را به سمت دوقطبی شدن پیش می برد در صورتی که اگر این هزینه در راستای گسترش حمل و نقل عمومی در شهر و حتی حاشیه شهر انجام گردد به نفع گروه های تهیدست است.
توسعه حمل و نقل عمومی تا چه حد در کاهش تبعات حاشیه شینی موثر است؟
حاشیه نشین هایی که به دلیل فقر از شهر رانده شده اند و در اطراف تهران سکونت دارند به ناچار برای کار به تهران می آیند و شب برمی گردند. افزایش قیمت بنزین که فشار بسیاری به این گروه وارد کرد و موجب اعتراضات گسترده ای در این قشر شد نشان داد که ضروری است برای حمل و نقل ارزان این گروه کاری کرد. الان راه اندازی مترو هشتگرد اتفاق خوبی است اما در مقیاس کلانشهر تهران و ده ها شهر و روستاهای اطرافش توسعه شبکه مترو بسیار محدود بوده و اگر نقشه تهران و سکونت گاه های اطرافش را با نقشه خطوط مترو روی هم بگذاریم این موضوع بسیار مشهود است و میلیاردها تومان احتیاج است که خطوط مترو را گسترش بدهیم. دولت باید هزینه های زندگی افراد حاشیه نشین را پایین بیاورد و رفت و آمد را ایمن کند تا بتوانند زندگی نمایند. این درست نیست که یک خانواده بخش عمده درآمدش را برای مسکن و حمل و نقل بدهد. در این صورت از آموزش و بهداشت و ... جا می ماند و تبعاتش دامن گیر جامعه می گردد.
منبع: همشهری آنلاین