فارابی هم ایرانی نیست؟!
به گزارش آسمان فارس، روزنامه شهروند: روز گذشته خانه - موزه فارابی، فیلسوف و دانشمند بزرگ ایرانی در ایران بازگشایی نشد بلکه به مناسبت هزار و صد و پنجاهمین سالگرد تولدش که قرار است در سال 2020 توسط یونسکو جشن گرفته شود، توسط دانشگاه ملی فارابی قزاقستان و شهرداری استانبول، با حمایت شورای همکاری کشور های ترک زبان و سفارت قزاقستان در ترکیه افتتاح شد.
همین موضوع باعث شد روز گذشته برخی کاربران اجتماعی دوباره از دست اندازی برخی کشور ها به سرمایه های معنوی ایران یاد کنند و از آن چه درباره مولوی، نظامی، ابوریحان بیرونی و... بر ما گذشته، بنویسند. در واقع اصل انتقاد مروری بود بر آن چه در یک دهه و اندی پیش گذشت؛ زمانی که در دوره ریاست جمهوری سابق، برخی کشور های همسایه کم کم به دلایل مختلف ازجمله رونق گردشگری شروع به مصادره چهره ها و مفاخر بزرگ ایران کردند؛ چه آن زمان که رجب طیب اردوغان در مجمع عمومی سازمان ملل از مولوی به عنوان شاعری ترکیه ای یاد کرد، چه زمانی که جمهوری آذربایجان دستور کندن اشعار فارسی را از مقبره نظامی صادر کرد، چه وقتی دست اندازی کشور های حاشیه خلیج فارس به مفاخری نظیر ابوریحان بیرونی شروع شد و چه زمانی که ناگهان دیدیم تار، چوگان، نگارگری و مینیاتور و حتی نان لواش هم هر لحظه ممکن است به اسم کشور های دیگر ثبت دنیای شود!
فارابی اهل کجاست؟
نسب ابونصر فارابی را ترک می دانند و نام او به اسم محمد بن محمد بن اوزلغ بن طرخان فارابی ثبت شده است. درباره اصالتش هم صحبت فراوان است؛ مثلا علامه قزوینی او را ترک دانسته و در دیگر سو، برخی او را منسوب به فاراب معرفی کرده اند. در دانشنامه اسلامی هم عنوان شده در ایرانی بودن او شکی نیست. جالب است بدانید فاراب خود معرب (عربی شده) لغت فارسی پاراب / پاریاب است که در گذشته ناحیه ای در ترکستان، ساحل غربی رود جیحون (ماوراءالنهر) نزدیکی بلخ بوده است، اما آیا نژاد ترک و محل تولد فارابی او را از ایرانی بودنش جدا می کند؟
واقعیت این است که قلمرو وسیع ایران در دوره زندگی فارابی، یعنی سده های سوم و چهارم هجری، طوری بوده که اقوام و نژاد های مختلف در ایران زندگی می کردند و مرز های خراسان هم از خراسان امروز گسترده تر بود. به همین جهت فارابی اگر هم در آن روزگار در جنوب قزاقستان فعلی به دنیا آمده باشد، تحت حاکمیت ممالک بزرگ اسلامی به دنیا آمده و به فرهنگ ایرانی - اسلامی تعلق دارد نه ترکیه یا قزاقستان. چون اگر نگاهی به نقشه ایران در آن زمان بیندازید، مرز خراسان تا پایین دریاچه آرال (خوارزم آن زمان) می رفت. در هر حال که فعلا کشور های همسایه دست از این بازی تازه برنداشته اند و همچنان هم پیش می تازند. دست ما هم کوتاه و خرما بر نخیل!
معلم ثانی
ارسطو در یونان را معلم اول، فارابی در ایران را معلم ثانی و میرداماد در ایران را نیز به عنوان معلم ثالث می شناسند، اما لقب معلم ثانی را به این جهت به فارابی داده اند که به پیروی از آثار ارسطو تلاش کرد وحدتی بین نظریات این فیلسوف یونانی و آرای فلسفه اسلامی ایجاد کند. در اهمیت او روایتی از ابن سینا را نقل می کنند که مابعدالطبیعه ارسطو را چهل بار خوانده بود و همچنان در ادراک آن مشکل داشت تا این که شرحی از فارابی بر این کتاب را دید و خواند و به سوالاتش پاسخ داده شد.
فارابی در اکثر علوم زمان خود متبحر بود؛ از تسلط به زبان های مختلف آن روزگار گرفته تا ریاضیات، الهیات، طبیعیات، نجوم، فقه، منطق و حتی علوم نظامی و موسیقی. هر چند در شرح احوالاتش گفته شده از مردم دوری می کرد و تهیدست بود و اکثر عمرش را به مطالعه و نوشتن می گذراند. اکثر آثارش هم به زبان عربی، زبان علمی آن روزگار نوشته شده است.
منبع: برترین ها