برخورد یکسان با کارمندان؛ درست یا غلط
به گزارش آسمان فارس، واقعیت این است که هر یک از کارمندان شما ویژگی های منحصر به فردی دارد و شما باید این موضوع را مدنظر قرار دهید.
داشتن رفتار یکسان با کارمندان مدیریت حاضر و آماده است. شما باید رویکرد مدیریتی تان را منطبق کنید. روش موثرتر مدیریت پرسنل این است که شخصیت، قابلیت ، حساسیت و دیگر فاکتورهایی را که بر نحوه واکنش پرسنل به شرایط مختلف تاثیرگذار است بشناسید و مهم تر از همه بدانید هریک از کارمندان چه تفاوتی با شما دارند. در اینجا نمونه هایی از فعالیت های متداول مدیریتی را که در مورد آنها نباید با همه کارمندان یکسان رفتار کنید معرفی می کنیم. با خبرنگاران همراه باشید.
مشخص اهداف
بعضی کارمندان از اینکه به طور دقیق اهداف و جهتهای سازمان به آنها تفهیم شود راضی هستند، در حالی که در بعضی دیگر نیاز دارند مشخص اهداف و جهتها به طور مستقیم مشارکت جمعی داشته باشند. در بعضی موارد، شرایط به شکلی است سازمان شما این اهداف و جهتها را دیکته کند، اما در مواردی دیگر نیاز است اهداف به صورت مشارکتی مشخص شوند. همیشه نمی توان گفت چرا و کدام یک از این رویکردها درست است، چون افرادی که می خواهند آن را به صورت مشارکتی انجام دهند، در تلاش هستند انتظارات را متعادل کرده و افرادی که می خواهند اهداف مو به مو به آنها دیکته شود، درصورت نداشتن توانایی در رسیدن به آن مقصد دنبال بهانه هستند.
راهنمایی و نشان دادن جهت
بعضی کارمندان به دستورالعمل هایی خرد برای کارشان نیاز داشته، در حالی که بعضی دیگر به صورت اتوماتیک در جهت هدف درخواستی شرکت حرکت می کنند. علت اینکه بعضی افراد به دستورالعمل های جزئی نیاز دارند این نیست که آنها انگیزه کمی داشته یا در مورد اینکه باید چه کاری انجام دهند، آگاهی ندارند. این به شخصیت آنها مربوط است یا اینکه از مدیر قبلی خود به علت برآورده نکردن دقیق درخواست های او خاطره بدی دارند. در نتیجه، به عنوان یک مدیر باید بدانید در مورد هر یک از کارمندان چه چیزی کاربرد داشته و آن را برای گرفتن بهترین نتیجه از آنها به کار ببرید.
ارائه بازخورد یا تحسین
بعضی کارمندان بدون اینکه تعریف و تحسین شما اثری در عملکرد آنها داشته باشند، به صورت اتوماتیک بهترین کار را انجام می دهند. اما بعضی دیگر از کارمندان مدام باید از آنها تعریف شود تا انگیزه کاری خود را حفظ کنند. به طور مشابه، ممکن است کارمندی از اینکه او را به میان جمع دعوت کنید و در مقابل همکاران دیگر از او تعریف کنید، ذوق کند. در حالی که فرد دیگر خجالتی باشد و تمایل نداشته باشد، در کانون توجه قرار بگیرد و در حقیقت از اینکه میان جمع در مورد او صحبت شود، احساس ناخوشایندی داشته باشد.
توسعه و آموزش
بعضی کارمندان از هر فرصتی برای توسعه و آموزش خود استفاده کرده، در حالی که بعضی دیگر به این موضوع اشتیاق ندارد. برای اینکه از این عدم اشتیافق سردر آورید، برنامه های آموزشی موثر برای این افراد را ایجاد کنید. به عنوان مثال، آموزش های خارج از ساعات کاری ممکن است مسائل شخصی و خانوادگی برای کارمندان ایجاد کند و باعث شود در برابر آن مقاومت کنند. موضوع مهم تر این که تکنیک های مختلف یادگیری برای افراد فرق می کند. بعضی کارمندان با حضور فعال در کارگاه های آموزشی یادگیری بهتری داشته، در حالی که بعضی دیگر ممکن است شرکت در یک کنفرانس یا حتی خواندن یک کتاب در مورد موضوعی که باید در مورد آن دانش کسب کنند را ترجیح دهند.
منبع: الی گشت